مصرف متوسط الکل به عنوان عامل خطر برای نتایج نامطلوب مغز و زوال شناختی
آبستره
اهداف: برای بررسی اینکه آیا مصرف متوسط الکل دارای یک ارتباط مطلوب یا نامطلوب و یا هیچ ارتباط با ساختار مغز و عملکرد.
طراحی: مطالعه هم گروه مشاهده ای با مصرف الکل هفتگی و عملکرد شناختی بارها و بارها بیش از 30 سال (1985-2015) اندازه گیری شده است. تصویربرداری چند وجهی طنین مغناطیسی در نقطه پایانی مطالعه (2012-15) انجام شد.
تنظیم: بزرگسالان ساکن جامعه در گروه Whitehall II مستقر در بریتانیا (زیر مجموعه تصویربرداری Whitehall II) ثبت نام کردند.
شرکت کنندگان: 550 مرد و زن با سن متوسط 43.0 (انحراف معیار 5.4) در پایه مطالعه، هیچ کدام "وابسته به الکل" با توجه به پرسشنامه غربالگری کیج، و همه امن به ام آر آ مغز در پیگیری. 23 نفر به دلیل داده های تصویربرداری ناقص یا بی کیفیت یا ناهنجاری ساختاری ناخالص (مانند کیست مغزی) یا استفاده ناقص از الکل، داده های اجتماعی جمعیت شناختی، سلامت یا شناختی از این کار محروم شدند.
اقدامات اصلی نتیجه: اقدامات ساختاری مغز شامل آتروفی هیبوکامپ، دانسته ماده خاکستری و ریز ساختار ماده سفید بود. اقدامات عملکردی شامل کاهش شناختی بر روی مطالعه و عملکرد شناختی مقطعی در زمان اسکن بود.
نتایج: مصرف الکل بالاتر در طول 30 سال پیگیری با افزایش شانس از آبتروفی hippocampal در یک مد وابسته به مصرف همراه بود. در حالی که کسانی که مصرف بیش از 30 واحد در هفته در بالاترین خطر در مقایسه با رای دهندگان بودند (نسبت شانس 5.8، 95٪ فاصله اعتماد به نفس 1.8 به 18.6؛ P≤0.001) ، حتی کسانی که نوشیدن متوسط (14-21 واحد در هفته) تا به حال سه برابر شانس سمت راست جایزه بجای (3.4 ، 1.4 به 8.1 ؛ P=0.007). هیچ اثر حفاظتی از نوشیدن نور (1-<7 واحد در هفته) بیش از غیبت وجود دارد. استفاده از الکل بالاتر نیز با تفاوت در ریز ساختار کالوزوم کورپس و کاهش سریع تر تسلط واژگانی همراه بود. هیچ ارتباط با عملکرد شناختی مقطعی و یا تغییرات طولی در تسلط زمانی و یا فراخوان کلمه یافت نشد.
نتیجه گیری: مصرف الکل، حتی در سطوح متوسط، با نتایج نامطلوب مغز از جمله آتروفی hippocampal همراه است. این نتایج حمایت از کاهش اخیر در هدایت الکل در بریتانیا و سوال محدودیت های فعلی توصیه می شود در ایالات متحده است.